جدول جو
جدول جو

معنی آیش بن - جستجوی لغت در جدول جو

آیش بن
روستایی از توابع دهستان کلارستاق چالوس
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تقسیم زمین یک مزرعه به قسمت های مختلف که هرسال قسمتی از آن کاشته شود و قسمت دیگر خالی و بیکار بماند تا استعداد پیدا کند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از آتش بس
تصویر آتش بس
خودداری از جنگ و قطع تیراندازی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از پیش بین
تصویر پیش بین
کسی که به آینده فکر کند، عاقبت اندیش، کسی که پیشامدها و حوادث را پیش از وقوع حدس بزند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ریش بز
تصویر ریش بز
شنگ، گیاهی بیابانی و خودرو با برگ های باریک خوراکی، اسفلنج، اسپلنج، لحیة التیس، مارنه، مکرنه، سنسفیل، دم اسب
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از پیش بند
تصویر پیش بند
پارچه ای که هنگام کار کردن جلو سینه و دامن خود می بندند، پیش دامن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از آتش بند
تصویر آتش بند
فسونی که بدان آتش فرو نشیند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آتش بس
تصویر آتش بس
متوقف کردن تیر اندازی
فرهنگ لغت هوشیار
درختچه ای از تیره گنتاسه از رده بازدانگان جزو تیره های نزدیک به مخوطیان که شکل ظاهریش شبیه به گیاه دم اسب است گیاهی است همیشه سبز که پر شاخه و پر انشعاب است دنیزاوزومی، گیاهی از تیره چترایان که جزو گونه های قرصعنه است لحیه المعزی کچی صقالی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پیش بین
تصویر پیش بین
کسیکه به آینده فکر کند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پیش بند
تصویر پیش بند
پیش دامن، پیش سینه
فرهنگ لغت هوشیار
آنکه پیش برد کسی که قبل از دیگران ببرد، آنکه عده دستهای برده اش پیش از حریف خاتمه یابد. یا سه دست پیش بر. (در نرد و غیره) یعنی سه دست بازی را از حریف زودتر بردن، (اسب دوانی) اسبی که جایزه نخستین را میبرد و برنده اول است
فرهنگ لغت هوشیار
((بَ))
پارچه ای که به وسیله آن قسمت جلو سینه و دامن را می پوشانند تا هنگام کار لباس کثیف نشود
فرهنگ فارسی معین
تصویری از پیش بین
تصویر پیش بین
با احتیاط، دوراندیش
فرهنگ فارسی معین
تصویری از آتش بس
تصویر آتش بس
((~. بَ))
دستور خودداری از تیراندازی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از پیش بین
تصویر پیش بین
Clairvoyant
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از آتش بس
تصویر آتش بس
Truce
دیکشنری فارسی به انگلیسی
له شده له و لورده
فرهنگ گویش مازندرانی
تکیه گاه، نقطه اتکا، کمک، یاور، پیش بند
فرهنگ گویش مازندرانی
نگهبان آیش، نگهبان شالیزار
فرهنگ گویش مازندرانی
تصویری از پیش بین
تصویر پیش بین
chiaroveggente
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از آتش بس
تصویر آتش بس
tregua
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از پیش بین
تصویر پیش بین
clarividente
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از آتش بس
تصویر آتش بس
trégua
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از پیش بین
تصویر پیش بین
预知者
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از آتش بس
تصویر آتش بس
停战
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از آتش بس
تصویر آتش بس
rozejm
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از پیش بین
تصویر پیش بین
jasnowidz
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از پیش بین
تصویر پیش بین
ясновидящий
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از آتش بس
تصویر آتش بس
перемир'я
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از پیش بین
تصویر پیش بین
Hellseher
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از آتش بس
تصویر آتش بس
Waffenruhe
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از پیش بین
تصویر پیش بین
экстрасенс
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از آتش بس
تصویر آتش بس
перемирие
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از پیش بین
تصویر پیش بین
clarividente
دیکشنری فارسی به اسپانیایی